به پشت سر که نگاه می کنم ،پر از غفلت ،ندیدن،نشنیدن،اینهمه گره در من و اینهمه گره در کار، دیگرمی دانم که تو شنیده ای ،دیده ای ،خوانده ای...
دیگر باید من …بخوانم…بدانم.
هرچی کشیده ام از دوری من بوده…
امشب نذرها را نو می کنم،دعاها را نو می کنم،نگاه ها را نو می کنم ،باید بدانم که نگاه من،از کف پایم عزیز تر است.
در این شب بارانی ؛می ایستم و زیر چتر آسمان،تطهیر می شوم.
می خواهم امشب نو شوم و ازنو عاشقِ تو.
زیر چتر آسمان می ایستم و به نیت چشمان تو شمع می فروزم ،
دلم…روحم …همه بارانیست.
به چشم های تو…
کدامین جاده امشب می گذارد سر به پای تو...؟
* * *
عزیز دلم...
کمتر از20 روز دیگر دوساله میشوم...
دوسال میگذرد ازشبی که حرف هایم را به باد سپردم ونوازشت را برایم اورد!
میشود دوسال که من وتو زیر باران تیمم میکنیم ونمار جماعت برپا میکنیم...فقط ؛من وتو!!
دوسال میگذرد ازشبی که حرف هایت در گوشم زمزمه کردی ومرا به سکوت واداشتی...
ازشبی که هرم نفس هایم تو را میخواندند..
دوسال میگذرد ازشبی که دستانت را برسرم کشیدی وصدای عاشقانه ات راشنیدم وقتی مرا در آغوشت گرفتی وگفتی:
"ارام باش طفل بیقرار دلم"
ازشبی که برای اولین بار کلامت روی سرم رفت بی اختیار؛ ازشبی که ذکرلبم شد سبحانک یا لاالله الا انت...
یادت هست....
عاشقانه ها را ...دلبری ها را چطور؟؟؟
وقتی یا حبیب من لا حبیب له را گفتم ومبتلا شدم!
یادت هست وقتی ازبال های به زنجیر کشیده شده گفتم.
وقتی قرار بر پریدن شد..بدون بال..بدون پر!!
راستی پارسال رو یادت هست؟؟وقتی تشنه قبر دوردانه ات بودم وپرچم ضریحش را سقف دلم کردی؟؟
عزیزدلم...
تو همه چیز رو یادت هست!
این منم که فراموش کرده ام...
این منم که باز سرخورده وخجالت کشیده پیش تو برگشته ام..
دل شکسته ام پبش تو ایستاده
مرحمش میکنی؟؟
مهربانم:
خودت خوب میدانی که طفل دوساله ات حالش چطور است!
مبادا نگاهت را دریغ کنی...
پ.ن: